کالبدشکافی وضعیت صنعت پتروشیمی در گفت و گو با مهندس شعری مقدم (3)
برخی واگذاری ها در پتروشیمی ناشیانه بود
پتروشیمی دارائي بسیار ارزشمندی است که حیف است راجع به اضمحلال آن فکر کنیم
3 اسفند 1394 ساعت 19:51
تاکنون دو بخش از گفت و گوی تفصیلی نکونیوز با مهندس عباس شعری مقدم مدیرعامل پیشین شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در نکونیوز منتشر شده است. در قسمت سوم این گفت و گو، به بررسی وضعیت صنعت پتروشیمی پس از خصوصی سازی و نگرش وزارت نفت به آن می پردازیم. بخش پایانی این گفت و گو روز شنبه منتشر می شود.
تاکنون دو بخش از گفت و گوی تفصیلی نکونیوز با مهندس عباس شعری مقدم مدیرعامل پیشین شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران در نکونیوز منتشر شده است. در قسمت سوم این گفت و گو، به بررسی وضعیت صنعت پتروشیمی پس از خصوصی سازی و نگرش وزارت نفت به آن می پردازیم. بخش پایانی این گفت و گو روز شنبه منتشر می شود
تصور میکنید که در حال حاضر، دیدگاه وزارت نفت در مورد پتروشیمی چیست؟
وزارت نفت هم، دچار همان سرگردانی است که ما هستیم. از یکطرف قانون میگوید که کار حاکمیتی را باید از شرکتهای دولتی گرفت و به وزارتخانه ها واگذار کرد، در اين صورت شرکت ملی صنایع پتروشیمی که یک شرکت دولتی است، حق اعمال امور حاکمیتی را ندارد. پس این وظايف را چه کسی انجام دهد؟ معاونت وزیر نفت در امور پتروشیمی، كه يك مقام وزارتی است.
حال، ابزار این مقام وزارتي چیست؟ ابزارش درون شرکت ملی صنایع پتروشیمی است که یک بنگاه اقتصادی است. مي بينيد كه همه با هم در تناقض است! تناقضهایی که پیش آمده، حتي وزارت نفت را هم متحير کرده که با این تناقضات چه بايد کرد؟ و اصولاً از شرکت ملی صنایع پتروشیمی با این همه توانمندیهایی که دارد، چگونه بايد استفاده نمود. زيرا حیف است یک سازمان با دانش و پر تجربه را همینطور رها کرد؟ واقعاً حیف است.
آیا دو سال زمان برای تصمیمگیری کافی نبوده است؟ اگر شرکت ملی صنایع پتروشیمی این گرفتاری را دارد، خوب آن را منحل کنید و به معاونت پتروشیمی وزارت نفت تغییرش دهید. الآن بحث من این است .....
نه، علت این است که پتروشیمی به دلیل این که شرکت است، چابکیهایی دارد که وزارتخانه ندارد. هرچه که وارد وزارتخانه شود، دچار بوروکراسی اداری خاصی میشود. شما شرکت ملی صنایع پتروشیمی را با وزارت نفت مقایسه کنید، متوجه تفاوت میشوید. پتروشیمی به مراتب چابکتر است....
مثلاً الآن در کمیته قیمتگذاری خوراک، پتروشیمی فقط یک عضو دارد. در تمام واگذاریهای طرحهای پتروشیمی، کمیته سرمایهگذاری از ۸ نفر، فقط یک عضو دارد. یعنی در کل به نظر میآید وزارتخانه، شرکت ملی صنایع پتروشیمی را به عنوان سیاستگذار این حوزه، چندان جدی نمیگیرد. از ۸ نفر، ۷ نفر را از خودش نشانده و خودش هم تصمیم میگیرد. پس به این ترتیب، شرکت ملی صنایع پتروشیمی واقعاً چکاره است؟ خوب چیزی که کار نمیکند، چابک باشد!. چه فایده؟!!... کارنکردن که چابکی نمیخواهد!
بله. شما درست میگویید ولی همین تصمیماتی هم که الآن در وزارت نفت در مورد پتروشیمی گرفته میشود، بر اساس مطالعاتي است که در شرکت ملی صنایع پتروشیمی انجام مي شود، اگر پتروشیمی نباشد تصميم گيري ها به راحتی انجام نميگيرد. ببینید به نظر من، پتروشیمی یک دارائي بسیار ارزشمندی است که حیف است اینقدر زود راجع به اضمحلال آن، فکر کنیم. به جای آن، بهتر است بیاییم صنعت پتروشیمی را بار دیگر در ایران، احیا کنیم. یعنی همان مأموریت سابق را به او بسپاريم يعني سياستگذاري، برنامه ريزي کند و خودش طرح را اجراء كند ، به بهره برداري برساند و سپس واگذار كند. واقعیت این است که ما در حال حاضر با این مشکل روبرو هستیم که بخش خصوصی علاقهای به فراهم کردن زیرساختها ندارد. زیرا ممکن است بیاید زیرساخت فراهم کند و کسی در آن نقطه سرمایهگذاری نکند. این وظیفه دولت است که بیاید در برخی جاها زیرساختها را فراهم کند تا صنعت پتروشیمی شکل گیرد.
به نظر من، بهترین راه این است که دوباره به عقب برگردیم، نه این که جلوی خصوصیسازی را بگیریم که خصوصیسازی انجام نشود، بلكه اجازه دهیم كه شرکت ملی صنایع پتروشیمی مثل بساز بفروش ها عمل کند. بسازد، به تولید برساند و سپس به بخش خصوصی واگذار کند. حالا اگر اين فرايند در صنایع دیگری ناموفق بوده است، و سازمان هائي بودهاند که واحد هاي صنعتی را ایجاد کرده و آن واحد زیانده شده و روی دست دولت ماندهاست، در پتروشیمی چنین سابقهای وجود ندارد.
ما دو واحد بیشتر با این سابقه نداریم. یکی پتروشيمي خوزستان است و دیگری ارومیه. كه آنها هم دلايل خاص خود را دارند كه جاي طرح آن در اين مصاحبه نيست. به غیر از این دو واحد، همه سودآور بودهاند. هرچه را که واگذار کردیم، نتیجه خوب داشته است. الآن ببینید بخش خصوصی از قِبَلِ صنایع واگذارشده، ثروتمند شدهاست.
مدل واگذاری چنین بوده یا نسبت سود و سرمایه به این شکل بوده است؟ پتروشیمی بوعلی، تندگویان، امیرکبیر، خوزستان، برزویه، ... همه اینها نسبت سود به سرمایهشان، قابل دفاع نیست.
بله. علت این است که باز واگذاریها به گونهای بوده که چنین اتفاقی افتاده است. نباید واگذاریها به این صورت انجام میشد. همه میدانیم که سود واحد هاي آروماتیک اندك است. همه میدانیم که پالایشگاهها سودی ندارند و کسی نمیخواهد در این زمینه سرمایهگذاری کند. به همین علت ، الآن بحث پتروپالایشگاهها مطرح است که کمیِ سود پالایشگاه را با زیادیِ سود پتروشیمی ها به هم میآمیزند و این در حالی است که ما هیچوقت هم نمیتوانیم بگوییم به پالایشگاه نیاز نداریم.
بالاخره پالایشگاه را یکی باید احداث كند. پس برای این که دست به این کار بزند، باید یک واحد سودآور نیز در کنار یک واحد کمسود بگذارند. بنابراین حرف ما این است که این نوع واگذاریها، واگذاریهای ناشیانهای بوده است. نباید یک واحد کمسود را جدا از یک واحد پرسود واگذار مي كردند.
ايراد ديگر، نحوه واگذاری مجتمع هائي است كه خوراک مایع دارند، زيرا آنها سودشان کم است، باید به اينگونه مجتمع ها پس از اجراي هدفمند سازي يارانه ها تا اندازهای کمک میشد. مثلاً میگفتند تا ۵ سال از طریق سوبسید دادن به نرخ خوراک، کمکتان میکنیم تا روی پای خود بایستید ولی بعد از ۵ سال باید فکری برای خود کرده باشید. مثلاً مانند اينگونه مجتمع ها در اروپا، همه را تعطيل كنند. واقعیت این است که با خصوصیسازی، باید اقدامات دیگری نیز صورت میگرفت که عملي نشدند .
گفت و گو : احسان نجابت
کد مطلب: 62941
آدرس مطلب: http://neconews.com/vdcb89b0.rhb5apiuur.html